English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (7270 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
s o r model U الگوی محرک- جاندار- پاسخ
stimulus organism response model U الگوی محرک- جاندار- پاسخ
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
s r model U الگوی محرک- پاسخ
stimulus response model U الگوی محرک- پاسخ
s r s model U الگوی محرک- پاسخ- محرک
s s model U الگوی محرک- محرک
stimulus stimulus model U الگوی محرک- محرک
s r psychology U روانشناسی محرک- پاسخ
stimulus response theory U نظریه محرک- پاسخ
stimulus response psychology U روانشناسی محرک- پاسخ
responses U و نتیجه فاهر شده روی صفحه . 2-سرعتی که یک سیستم به محرک پاسخ میدهد
response U و نتیجه فاهر شده روی صفحه . 2-سرعتی که یک سیستم به محرک پاسخ میدهد
reply [answer] U پاسخ نامه ای [پاسخ به پیام پست الکترونیکی ] [پاسخ زبانی دفاعیه]
drive shaft U میله محرک محور محرک
drive shafts U میله محرک محور محرک
animates U جاندار
spirited U جاندار
animate U جاندار
living creatuse U جاندار
living U جاندار
instinct with life U جاندار
organism U جاندار
organisms U جاندار
invivo U جاندار
biotic U جاندار
animatism U جاندار پنداری
animism U جاندار پنداری
living chess U شطرنج با مهرههای جاندار
answered U پاسخ دادن یا یافتن پاسخ یک سوال
answers U پاسخ دادن یا یافتن پاسخ یک سوال
answer U پاسخ دادن یا یافتن پاسخ یک سوال
answering U پاسخ دادن یا یافتن پاسخ یک سوال
budding U تولید مثل غیرجنسی از طریق ایجاد قلمبه شدگی در بخشی از بدن جاندار
voice answer back U یک دستگاه پاسخ صوتی که میتواندسیستم کامپیوتری را به یک شبکه تلفنی وصل کند تا پاسخ صوتی را به درخواستهای انجام شده از ترمینالهای تلفنی فراهم اورد
originate U با مودم دیگر که منتظر تماس است تماس برقرار می گیرد. مودم اصلی به پاسخ مودم راه دور پاسخ می فرستد
originating U با مودم دیگر که منتظر تماس است تماس برقرار می گیرد. مودم اصلی به پاسخ مودم راه دور پاسخ می فرستد
originates U با مودم دیگر که منتظر تماس است تماس برقرار می گیرد. مودم اصلی به پاسخ مودم راه دور پاسخ می فرستد
originated U با مودم دیگر که منتظر تماس است تماس برقرار می گیرد. مودم اصلی به پاسخ مودم راه دور پاسخ می فرستد
attack pattern U الگوی تک
bit pattern U الگوی ذرهای
haavelmo model U الگوی هاولمو
demand pattern U الگوی تقاضا
random model U الگوی تصادفی
radiation pattern U الگوی تابش
bit pattern U الگوی بیتی
stochastic model U الگوی تصادفی
vintage model U الگوی زمانی
conjunctive model U الگوی عطفی
dynamic model U الگوی پویا
field template U الگوی فیلد
program schema U الگوی برنامه
econometric model U الگوی اقتصادسنجی
economic model U الگوی اقتصادی
energy pattern U الگوی انرژی
two sector model U الگوی دو بخشی
purchasing patterns U الگوی خرید
probabilistic model U الگوی تصادفی
neoclassical model U الگوی نئوکلاسیک
mathematical model U الگوی ریاضی
micro model U الگوی خرد
stenograph U الگوی حروف
movement pattern U الگوی حرکتی
molecular model U الگوی مولکولی
mathematicl model U الگوی ریاضی
macro model U الگوی کلان
normative model U الگوی هنجاری
pattern of development U الگوی توسعه
probabilistic model U الگوی احتمالی
scheme U الگوی پیش فرض
street gauge U الگوی سطح راه
stick and ball model U الگوی گلوله و میله
developmental motor pattern U الگوی حرکت تکوینی
stencil plate U الگوی نقشه برداری
drilling jig U الگوی مته کاری
macro dynamic model U الگوی کلان پویا
vintage model U الگوی مقطع زمانی
micro dynamic model U الگوی خرد پویا
planning model U الگوی برنامه ریزی
keyboard template U الگوی صفحه کلید
archetypes U طرح یا الگوی اصلی
space filling molecular model U الگوی مولکولی فضا پر کن
feminiene stereotype U الگوی قالبی زنانگی
drill jig U الگوی مته کاری
noncompetitive model U الگوی غیر رقابتی
pattern construction drawing U الگوی نقشههای ساختمانی
balanced growth model U الگوی رشد متوازن
sport skill pattern U الگوی مهارت ورزشی
free electron model U الگوی الکترون ازاد
archetype U طرح یا الگوی اصلی
fundamental motor pattern U الگوی بنیادی حرکت
decision model U الگوی تصمیم گیری
it is inexpedient to reply U پاسخ دادن مصلحت نیست پاسخ دادن مقتضی نیست
repeating group U الگوی داده مکرردریک رشته بیتی
matrixes U الگوی نقاط که یک حرف را نشان می دهند
matrix U الگوی نقاط که یک حرف را نشان می دهند
dithered U رنگی که از الگوی چندین پیکسل متفات تشکیل شده است
dither U رنگی که از الگوی چندین پیکسل متفات تشکیل شده است
encoding U نمایش یک حرف یاعنصر با ترکیب یا الگوی یکتا از بیت ها در یک کلمه
dithers U رنگی که از الگوی چندین پیکسل متفات تشکیل شده است
audio U الگوی صوتی دیجیتال که روی دیسک ذخیره شده است
areas U دستورالعمل پر کردن یک ناحیه از صفحه یا یک الگوی بسته با یک رنگ یا الگو
area U دستورالعمل پر کردن یک ناحیه از صفحه یا یک الگوی بسته با یک رنگ یا الگو
grade U الگوی لباس ارزش نسبی سنگ معدنی درجه موادمعدنی
grades U الگوی لباس ارزش نسبی سنگ معدنی درجه موادمعدنی
dense binary code U کدی که تمام حالتهای ممکن الگوی دودوئی در ان بکار برده میشود
format U فرآیندی که الگوی فیزیکی و ترتیب شیارها و سکتورهای روی دیسک را مشخص میکند
mask U محل ذخیره سازی در کامپیوتر که حاوی الگوی بیتها به صورت ماسک است
masks U محل ذخیره سازی در کامپیوتر که حاوی الگوی بیتها به صورت ماسک است
formats U فرآیندی که الگوی فیزیکی و ترتیب شیارها و سکتورهای روی دیسک را مشخص میکند
actuator U محرک
affective U محرک
stimulant U محرک
anabiotic U محرک
provocative U محرک
driving U محرک
stimulus U محرک
agitators U محرک
motives U محرک
motive U محرک
drivers U محرک
stimulus trace U رد محرک
trigger U محرک
triggered U محرک
triggers U محرک
driver U محرک
stimulants U محرک
exciting U محرک
irritant U محرک
irritants U محرک
irritating U محرک
stimulative U محرک
agitator U محرک
instigators U محرک
motivation U محرک
instigator U محرک
motory U محرک
exciter U محرک
excitant U محرک
fomenter U محرک
incentive U محرک
incentives U محرک
motored U محرک
motor U محرک
motorial U محرک
line driver U محرک خط
irritative U محرک
incitation U محرک
motor- U محرک
stimulating U محرک
stimuli U محرک
motors U محرک
appetizing U محرک
excitative U محرک
sprays U زایده نگهدارنده پالتهای سوارشده روی ریل بار هواپیما الگوی پخش ترکشها
spraying U زایده نگهدارنده پالتهای سوارشده روی ریل بار هواپیما الگوی پخش ترکشها
sprayed U زایده نگهدارنده پالتهای سوارشده روی ریل بار هواپیما الگوی پخش ترکشها
spray U زایده نگهدارنده پالتهای سوارشده روی ریل بار هواپیما الگوی پخش ترکشها
bus driver U محرک گذرگاه
prime movers U عامل محرک کل
prime movers U دستگاه محرک
neutral stimulus U محرک بی اثر
stimulus ambiguity U ابهام محرک
prime movers U محرک اصلی
psychic energizer U داروهای محرک
comparison stimulus U محرک مقایسهای
stimulus bound U محرک- وابسته
biostimulant U محرک زیستی
peripheral driver U محرک جنبی
stimulant drug U داروی محرک
prime mover U محرک اصلی
prime mover U دستگاه محرک
propellent U انگیزه محرک
stimulus produced U محرک زاد
standard stimulus U محرک معیار
proximal stimulus U محرک مجاور
locomotiveorgans U اندامهای محرک
main exciter U محرک اصلی
drive stimulus U محرک سائق
maintaining stimulus U محرک نگهدارنده
prime mover U عامل محرک کل
primum mobile U محرک اصلی
incentive price U قیمت محرک
driving motor U موتور محرک
drive motor U موتور محرک
drive belt U تسمه محرک
distal stimulus U محرک دوربرد
discriminative stimulus U محرک افتراقی
device driver U محرک دستگاه
terminal stimulus U محرک پایانی
positive tropism U محرک گرایی
adience U محرک گرایی
adequate stimulus U محرک بسنده
conditioned stimulus U محرک شرطی
negative tropism U محرک گریزی
crankcase U حوض محرک
abience U محرک گریزی
motive U محرک باعث
driver unit U واحد محرک
driveshaft U میله محرک
impelent U عامل محرک
hypo U عامل محرک
driving wheel U چرخ محرک
Recent search history Forum search
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
2از ظاهر کسی یا چیزی نمیشه به باطنش پی پرد
1معنی lead lag compensator
1afterbody and a forebody; at least one activatable flow effector on the missile or aircraft afterbody;
2شما اهل کجا هستید
1heterotrophic organism
0دانستن معنی چند کلمه فارسی به انگلیسی
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com